هزار و یک شب
-
دسته بندی : داستان و رمان خارجی
ویژگی های محصول
-
نویسنده :
گردآوری: عبداللطیف تسوجی تبریزی
-
نوبت چاپ :
دهم
-
سال چاپ :
1401
-
تعداد صفحه :
2258
-
نوع جلد :
گالینگور
-
قطع :
پالتویی
-
وزن :
1950
موارد بیشتر
محصولات مرتبط
نقد و بررسی اجمالی
Thousand and One Nightsاین کتاب داستان شهرزاد ملکه ساسانی را روایت می کند که برای به تاخیر انداختن اعدام خود توسط همسر بدخواهش مجبور می شود مجموعه ای از قصه های مختلف را برای وی بازگو کند.
وی هرشب قصه ای را با موقعیتی پر از تعلیق به پایان می رساند و پادشاه را مجبور می کند تا یک روز دیگر او را زنده نگه دارد. بنابراین پادشاه از کشتن شهرزاد منصرف می شود و از او می خواهد که این قصه گویی ها هرشب ادامه پیدا کند.
داستان های این کتاب دارای محتوای بسیار بوده ازجمله طنز، تعالیم اخلاقی چه بد و چه خوب ( بعضی از داستان های آن تشویق به عیش و نوش و خوش گذرانی می نموده برای همین از این حکایات صرف نظر شده است ولی در بعضی حکایات هم تشویق به عدالت و ایثار و جوانمردی نموده است ) آداب و سنن ملل مختلف، مشکلات اجتماعی، مسافرت و سیاحت و...
نسخه کنونی فارسی را عبداللطیف طسوجی در زمان محمدشاه و پسرش ناصرالدین شاه به فارسی درآورد و به چاپ سنگی رسید.
هزار و یک شب مجموعه ای از داستان های افسانه ای قدیمی هندی، ایرانی و عربی است که به زبان های متعددی منتشر شده است. شروع داستان هزار و یک شب به نقل از پادشاهی ساسانی است با عنوان شهریار ( پادشاه ) و روایتگر آن شهرزاد ( دختر وزیر ) است. اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران می گذرد و داستان های آن را از ریشه ایرانی دانسته اند، که تحت تاثیر آثار هندی و عربی بوده است. این که داستان های هزار و یک شب مشخص و روشن باشند و تعداد آن ها دقیقاً هزار و یک باشد چندان واقعی به نظر نمی رسد. اما داستان های زیادی زیر نام هزار و یک شب نوشته شده است. به گفته علی اصغر حکمت این کتاب پیش از دوره هخامنشی در هند به وجود آمده و قبل از حمله اسکندر به فارسی ( احتمالاً فارسی باستان ) ترجمه شده و در قرن سوم هجری زمانی که بغداد مرکز علم و ادب بود از پهلوی به عربی برگردانده شده است. اصل پهلوی کتاب ظاهراً از زمانی که به عربی ترجمه شده از میان رفته است.
نام ایرانی آن هزار افسان است و وقتی به عربی ترجمه شده، نخست الف خرافه و سپس الف لیله خوانده شده و چنان که حکمت می گوید در زمان خلفای فاطمی مصر به صورت الف لیلة و لیله ( هزار شب و یک شب ) درآمده است و در زمان محمدشاه به دست ملا عبداللطیف طسوجی به فارسی ترجمه شده است. این کتاب دارای ارزش تاریخی است، اما در کل یک سوم کتاب اصلی را هم شامل نمی شود و میرزامحمدعلی سروش اصفهانی اشعاری به فارسی برای داستان های آن سروده است که تا زمان ناصرالدین شاه ادامه داشته است. این نسخه از هزار و یک شب در دو جلد توسط انتشارات هرمس تا کنون بیش از نه بار تجدید چاپ شده است.
بخشی از متن کتاب هزار و یک شب
چنین گویند که ملکی از ملوک آل ساسان، سلطان جزایر هند و چین بود و دو پسر دلیر و دانشمند داشت: یکی را شهریار و دیگری را شاهزمان گفتندی. شهریار که برادر مهتر بود، به داد و دلیری جهان بگرفت و شاهزمان پادشاهی سمرقند داشت و هر دو بیست سال در مقر سلطنت خود به شادی گذاشتند. پس از آن شهریار آرزوی دیدار برادر کرده وزیر خود را به احضار او فرمان داد. وزیر رفت و پیغام بگذارد.
شاهزمان همان روز خرگاه بیرون فرستاده، روز دیگر مملکت به وزیر خود سپرد و با وزیر برادر از شهر بیرون شد و در لشکرگاه فرود آمد. شبانگاه یادش آمد گوهری که به هدیه برادر برگزیده بود بر جای مانده، با دو تن از خاصان به شهر بازگشت و به قصر اندر شد. خاتون را دید که با غلامک زنگی در آغوش یکدیگر خفته اند.
ستاره به چشم اندرش تیره شد. در حال تیغ بر کشیده هر دو را بکشت و به لشکرگاه بازگشت. بامدادان کوس رحیل بزدند. همه روزه شاهزمان از این حادثه اندوهگین می رفت تا به دارالملک برادر رسید. شهریار به ملاقات او بشتافت و به دیدارش شاد گشته از هر سوی سخن می راند. ولی شاهزمان را کردار غلام و خاتون از خاطر به در نمی رفت و پیوسته محزون و خاموش بود. شهریار گمان کرد که خاموشی و حزن او را سبب دوری وطن و پیوندان است. زبان از گفتار درکشید و به حال خویشتنش گذاشت. پس از چند روز گفت: ای برادر، جون است که تنت نزار و گونه ات زرد می شود؟
شاهزمان گفت: سبب اندوه بازگویم، پس ماجرای زن خویش و غلام زنگی و کشتن آن هر دو باز گفت. شاهزمان ناگزیر حکایت زن برادر و کنیزکان و غلامان حدیث کرد. شهریار گفت: مرا بسی اعتماد بر خاتون است تا عیان نبینم باور نکنم. تا هست عیان تکیه نشاید به خبر بر و...
در مورد نویسنده کتاب هزار و یک شب
عبداللطیف طسوجی نویسنده، مترجم و از فضلای عهد فتحعلی شاه و محمد شاه و اوایل عهد ناصری است. این شخص مردی فاضل بوده و کتاب لغت برهان قاطع را که دارای انحطاط فراوان می باشد در زمان سلطنت محمد شاه اصلاح کرده است.
طسوجی در سال ۱۲۵۹ ه.ق به دستور شاهزاده بهمن میرزا، پسر چهارم عباس میرزا نایب السلطنه و برادر اعیانی محمدشاه قاجار، با همکاری میرزا محمد علی خان اصفهانی متخلص به سروش شمس الشعرا اصفهانی، ترجمه کتاب الف لیلة و لیلة را از عربی به فارسی با نام هزارشب و یک شب به عهده گرفت، ترجمه نثر این کتاب مربوط به طسوجی است و سروش نیز به جای اشعارعربی آن شعرهای فارسی سروده و انتخاب کرده است.
مشخصات | |
نویسنده |
گردآوری: عبداللطیف تسوجی تبریزی |
نوبت چاپ |
دهم |
سال چاپ |
1401 |
تعداد صفحه |
2258 |
نوع جلد |
گالینگور |
قطع |
پالتویی |
وزن |
1950 |