کتاب طلا با تخفیف
سبد خرید

النور و پارک

شابک: 9786007845806

کد کالا: 52398

فروشنده : فروشگاه کتاب طلا

تعداد 7 جلد در انبار موجود می باشد

۲۲۹,۰۰۰ ۱۷۱,۷۵۰ تومان
۲۵ ٪
افزودن به سبد خرید

ویژگی های محصول

  • نویسنده : رینبو راول
  • مترجم : سمانه پرهیزکاری
  • نوبت چاپ : بیست و پنجم
  • سال چاپ : 1402
  • تعداد صفحه : 344
  • نوع جلد : شومیز
  • قطع : رقعی
  • وزن : 350

موارد بیشتر

نقد و بررسی اجمالی

Eleanor and Park

کتاب النور و پارک اثر رینبو راول که توسط انتشارات میلکان منتشر شده داستان ۲ نوجوان است که شیوه زندگی ‌شان کاملا متفاوت است.
النور دختر ۱۶ ساله ‌ای است که در یک خانواده پرجمعیت، نزد مادر و ناپدری ‌اش زندگی می ‌کند. ریچی، ناپدری النور، مردی مست و بدخلق است که شرایط زندگی را برای النور و دیگر اعضای خانواده ‌اش دشوار کرده است. پارک نیز پسری ۲ رگه و کره ‌ای - آمریکایی است که هم‌ کلاسی النور است. پارک برخلاف النور خانواده ‌ای آرام و ثروتمند دارد. النور و پارک رفته‌ رفته با یکدیگر از طریق نوارهای کاست آهنگ‌ های قدیمی و کتاب ‌های کمیک رابطه نزدیک ‌تری برقرار می ‌کنند.

ادامه مطلب

کتاب النور و پارک به چه کسانی پیشنهاد می شود؟

این کتاب که در دسته بندی داستان و رمان خارجی عرضه شده به کسانی که علاقه مند به مطالعه رمان های خارجی و عاشقانه هستند، پیشنهاد می شود.

بخشی از متن کتاب النور و پارک:

کتاب النور و پارک-کتاب طلا

النور در حال خواندن کتاب داستان های کمیک، پارک بود. پارک اولش فکر کرد خیالاتی شده، او حس می کرد النور به او نگاه می کند، اما هر وقت نگاهش می کرد او سرش پایین بود.
پارک آخر سر متوجه شد که دختر به رانِ او خیره شده، البته نه به شکلی شرم آور، دختر به کتاب های کمیک او نگاه می کرد، پارک می توانست حرکت چشمان او را حس کند. پارک تا آن موقع نمی دانست کسی با موهای قرمز هم می تواند چشم های قهوه ای داشته باشد. او کسی را نمی شناخت که مویی به آن قرمزی یا پوستی به آن سفیدی داشته باشد. 
چشم های دختر تازه وارد، از چشم های ما در پارک تیره تر بود - خیلی تیره تر و توی صورتش عین دو حفره به نظر می رسیدند. این موضوع باعث شده بود خیلی زشت به نظر بیاد، اما واقعا این طور نبود، حتی شاید این بهترین چیزی بود که در او وجود داشت، تا حدی پارک را یاد وقت هایی می انداخت که طراحان کمیک، جین گری را نقاشی می کردند، زمانی که با چشم های سیاه شده و بیگانه وارش، از تله پاتی استفاده می کرد.
النور امروز یک تی شرت مردانه گشاد پوشیده بود که روی آن پر بود از عکس صدف حلزونی، لابد یقه تیشرت، مثل یقه لباس های دیسکو بزرگ بوده، چون آن را قیچی کرده بود او یک کراوات مردانه را مثل یک روبان پلی استر بزرگ دور موی دم اسبی اش بسته بود مسخره به نظر می رسید و با این حال داشت به کتاب کمیک پارک نگاه می کرد!
پارک حس کرد باید چیزی به او بگوید، همیشه حس می کرد که انگار باید چیزی به او بگوید، حتی شده یک سلام یا ببخشید... اما از اولین باری که به او بدو بیرا گفته بود، مدت زیادی می گذشت؛ بدون این که با او حرفی زده باشد.
و حالا این موضوع به طور جبران ناپذیری غیر عادی بود، به مدت یک ساعت در روز سی دقیقه در راه رفتن به مدرسه و سی دقیقه در راه برگشت به خانه. پارک چیزی نگفت، فقط کتاب کمیک اش را بیشتر باز کرد و صفحات را آرام تر ورق زد.

مشخصات

نویسنده

رینبو راول

مترجم

سمانه پرهیزکاری

نوبت چاپ

بیست و پنجم

سال چاپ

1402

تعداد صفحه

344

نوع جلد

شومیز

قطع

رقعی

وزن

350