یکی از ما دروغ می گوید

کتاب یکی از ما دروغ می گوید اثر کارن ام. مک منس که توسط انتشارات کوله پشتی به چاپ رسیده درباره سرنوشت پنج دانش‌آموز مدرسه است که با قتل پسری گوشه‌ گیر به نام سایمون گره می‌ خورد. سایمون برنامه ‌ای ساخته که در مدرسه غوغای زیادی به راه انداخته و توجه همه را به خود جلب کرده است. 
دو دختر به نام ‌های برانوین و اَدی و دو پسر به نام‌ های نیت و کوپر متهمین اصلی این قتل هستند. هر کدام از این شخصیت ‌ها در سبک زندگی خود در تضاد با دیگری قرار می ‌گیرد. برانوین دختری باهوش و قانون‌ مدار است؛ اَدی دختری جذاب و زیبا است؛ نیت زندگی بی‌ بند و بار و خلاف کارانه ‌ای دارد و سایمون ورزشکاری با استعداد و آینده ‌دار است. تحقیقات به عمل آمده از جنایت، تصادفی نبودن حادثه را تایید می‌ کند و این آغازی بر ماجراهای شگفت‌ انگیز و تاثیرگذاری است که شخصیت‌ های این رمان پرفروش را به شدت درگیر خود می ‌کند.
 

کتاب یکی از ما دروغ می گوید به چه کسانی پیشنهاد می شود؟

این کتاب که در فروشگاه اینترنتی کتاب طلا با تخفیف عرضه شده داستان قتل پسری به نام سایمون است. خرید کتاب و مطالعه آن به تمام دوست داران رمان های خارجی و کسانی که علاقه مند به خواندن داستان هایی جنایی و هیجان انگیز هستند، پیشنهاد می شود.
کتاب یکی از ما دروغ می گوید اثر کارن ام. مک منس Karen M. McManus یکی از پرفروش ‌های نیویورک‌ تایمز است. همیشه وقتی صحبت از جنایت می ‌شود، ذهن ما به سمت افرادی بالغ و بزرگ سال می ‌رود، کسی نمی ‌خواهد بپذیرد که شاید یک فرد دبیرستانی بتواند به حدی در وجودش خشم ذخیره کند که منجر به چنین واقعه‌ ای گردد. داستان یکی از ما دروغ می‌گوید شاید لباس داستانی مهیج، راز‌آلود و تا حدود پلیسی به بر داشته باشد. اما در پس آن دایره وسیع مشکلاتی را که یک نوجوان با آن رو به ‌رو است به معرض نمایش می‌ گذارد.
 

بخشی از متن کتاب یکی از ما دروغ می گوید:

بعضی وقت ها فراموش می کنم که جیک و سایمون با هم دوست بوده اند؛ در دوران دبستان، پیش از آن که جیک سراغ رشته های ورزشی برود و سایمون هم... به سراغ هر چه که بود. سال اول جیک عضو باشگاه فوتبال شد و بیشتر با کوپر وقت می گذراند. کوپر از همان اول خیلی محبوب بود چون در دوران راهنمایی به خاطر تلاش های او مدرسه اش به مسابقات کشوری رسیده بود. 
جیک و کوپر مثل شاه های مدرسه مان بودند و سایمون هم پسر عجیب و غریبی بود که جیک از گذشته می شناخت.
بعضی وقت ها فکر می کنم سایمون اباوت دَت را برنامه ریزی کرد تا جیک را حیرت زده کند. به خاطر دارم که یک بار سایمون دربار یکی از حریف های جیک در فوتبال چیزهایی فهمیده بود و آن را در وبلاگش منتشر کرد. این کارش خیلی جلب توجه کرد و باعث شد که برای اولین بار کسی در مدرسه متوجه وجود او شود.
احتمالاً جیک بعد از دیدن آن خیلی دوستانه به شانه اش زده و بعد هم کارش را فراموش کرده، پس از آن سایمون شروع به چیدن گام های بعدی کرد و در نهایت برنامه خاص خودش را طراحی کرد. شایعه سازی چیز دندان گیری به نظر نمی آمد، پس سایمون شروع کرد به انتشار خبرهای بهتر و جالب تر...