چراغ ها را من خاموش می کنم
-
دسته بندی : داستان و رمان ایرانی
ویژگی های محصول
-
نویسنده :
زویا پیرزاد
-
نوبت چاپ :
صد و شانزدهم
-
سال چاپ :
1402
-
تعداد صفحه :
296
-
نوع جلد :
شومیز
-
قطع :
رقعی
-
وزن :
300
موارد بیشتر
محصولات مرتبط
نقد و بررسی اجمالی
my I turn off the lightsکتاب چراغ ها را من خاموش می کنم اثر زویا پیرزاد که توسط نشر مرکز به چاپ رسیده داستان آن در دهه ۱۳۴۰ در محله بوارده آبادان رخ داده است. راوی این داستان، زنی ارمنی است، به نام - کلاریس آیوازیان - که در این داستان، از روابط خانوادگی خویش، فرزندان دو قلو و دنیای عاطفی شان می گوید. موضوع اصلی این داستان، یکنواختی زندگی یک زن خانه دار و خستگی از این روند و دل بستن به مرد همسایه ای که فکر می کند دنیای بهتری برای او می سازد. بزرگترین نگرانی کلاریس، حفظ رابطه خوب خود با مادر سخت گیرش، خواهر مجردش، شوهر نه چندان صمیمی اش و بچه های شلوغ و بازیگوشش می باشد. اما این سکون و آرامش زمانی برای همیشه از بین می رود، که یک خانواده ارمنی اسرارآمیز همسایه آن ها می شوند. پس از این اتفاق، کلاریس وارد دنیای جدیدی می شود که سردرگمی های زیادی برایش به همراه خواهد داشت...
این رمان تاکنون به زبـانهای آلمانی، ترکی، یونانی، فرانسوی، انگلیسی، چینی و نروژی ترجمه و منتشر شده است.
کتاب چراغ ها را من خاموش می کنم به چه کسانی پیشنهاد می شود؟
این رمان، با بیان زندگی روزمره یک زن و مشکلات آن و حس زنانه ای که در آن آمیخته شده است، به تمام زنان ایرانی اعم از شاغل و خانه دار پیشنهاد می شود. و همچنین، اگر علاقه دارید کتابی بخوانید، که از همان صفحه اول با قهرمان آن داستان ارتباط برقرار کنید، خواندن این کتاب برای شما مناسب است.
چرا باید کتاب چراغ ها را من خاموش می کنم را مطالعه کنیم؟
کتاب چراغ ها را من خاموش می کنم اثر زویا پیرزاد که در سایت کتاب طلا با تخفیف عرضه می شود تلاش برای انس گرفتن با محیط، مشکلات و شرایط زندگی را دارد. این رمان با نثر ساده و روان با آن وصف های بی نظیرش، به زنان، دغدغه ها و مسائل شان می پردازد، این موضوع خود موجب میشود که، خواننده در هر فصل کوتاه که وقت او را چندان نمیگیرد، تا بخواهد تصمیم بگیرد که کتاب را زمین بگذارد یا نه، به آخر فصل رسیده و جمله پایانی به شکلی وسوسهانگیز است که مخاطب را به فصل بعد میکشاند.
قسمتی از متن کتاب چراغ ها را من خاموش می کنم:
توی اتاق خواب دوقلو ها بوی همیشگی می آمد، بویی شیرین، بویی که آدم را خواب آلود می کرد، آرتوش می گفت - بوی دمی بچه - اتاق آرمن خیلی سال بود بوی دمی بچه نمی داد.
خرس پشمالوی آرمینه را که خدا می داند چرا اسمش ایشی بود و شب ها تا بغل نمی گرفت نمی خوابید و یک شب در میان گم می شد زیر در پوش پیانو پیداکردم، بردم گذاشتم بغلش. دست و پای دراز و لاغر راپونزل موبور را که هم اسم قهرمان قصه شاهزاده خانم مو طلایی بود، صاف کردم دادم به آرسینه، داشتم می رفتم پرده را بکشم که روی فرش پایم به چیزی خورد، خم شدم یویوی چوبی را برداشتم و به دوقلوها که می گفتند - قصه قصه - گفتم خسته ام و حوصله قصه گفتن ندارم. گفتم در عوض می توانند فردا از حیاط گل بچینند برای خانم مانیا معلم محبوبشان ببرند، به شرطی که باقی گل ها را لگد نکنند.
شرح نویسنده کتاب چراغ ها را من خاموش می کنم:
زویا پیرزاد Zoya Pirzad متولد 1331 در آبادان، نویسنده ای ارمنی تبار، اهل ایران و داستان نویس معاصر می باشد، که در همان جا به مدرسه رفت و در تهران ازدواج کرد. از جمله آثار وی، مجموعه داستان های کوتاهی بودند که به دلیل نثر متفاوت خود مورد استقبال مردم قرار گرفت. اولین رمان بلند او با نام - چراغها را من خاموش میکنم - در سال ۱۳۸۰ به چاپ رسید.
مشخصات | |
نویسنده |
زویا پیرزاد |
نوبت چاپ |
صد و شانزدهم |
سال چاپ |
1402 |
تعداد صفحه |
296 |
نوع جلد |
شومیز |
قطع |
رقعی |
وزن |
300 |