من او
-
دسته بندی : داستان و رمان ایرانی
ویژگی های محصول
-
نویسنده :
رضا امیرخانی
-
نوبت چاپ :
پنجاه و سوم
-
سال چاپ :
1401
-
تعداد صفحه :
600
-
نوع جلد :
شومیز
-
قطع :
رقعی
-
وزن :
600
موارد بیشتر
محصولات مرتبط
نقد و بررسی اجمالی
Man-e-ooکتاب من او اثر رضا امیر خانی که توسط نشر افق به چاپ رسیده داستانی درباره علی فتاح از خانواده ای ثروتمند و در عین حال مذهبی که به مهتاب دختر خدمتکار خانواده شان دل می بازد.
موضوع اصلی این داستان قصه عشق علی و مهتاب بوده که با سیاست و عرفان نیز در هم آمیخته است. در طی داستان شخصی به نام درویش مصطفی حضور دارد که به نوعی نمادی از حقیقت، آگاهی و دانایی دارد و به علی فتاح در هنگام سردرگمی کمک می کند.
دو راوی در داستان حضور دارند، یکی خود رضا امیرخانی و دیگری قهرمان داستان علی فتاح، این دو ماجراهای زندگی علی فتاح را از کودکی تا لحظه مرگ و ازدواج، روایت می کنند. داستان در سال های پیش از انقلاب است و نویسنده توانسته است به خوبی از پس توصیف تهران آن زمان و لحن مردم آن دوره بر بیاید.
کتاب من او به چه کسانی پیشنهاد می شود؟
از آن جا که این کتاب علاوه بر عاشقانه بودنش جنبه مذهبی و عرفانی داشته و نویسنده عشق و مذهب را در هم آمیخته که بیانگر اوضاع قدیم تهران است، خواندن این کتاب به تمام علاقه مندان و دوست داران رمان های ایرانی و قصه هایی با چاشنی مذهبی، پیشنهاد می شود.
چرا باید کتاب من او را مطالعه کنیم؟
کتاب من او اثر رضا امیرخانی که در سایت کتاب طلا با تخفیف عرضه می شود دارای نگرشی مذهبی، موازی با عرفان و عشق زمینی با موضوعاتی عرفانی فرازمینی است. این کتاب، ترکیبی از سیاست و عرفان بوده که با مطالعه آن شما را با دوران رضا شاه و فرهنگ شان با همان لحن و الفاظ شیرین و قدیمی که داشتند، آشنا می سازد.
بخشی از متن کتاب من او:
علی به کریم نگاه کرد، دهانش پر بود. انگار برای آخرین بار در زندگی غذا می خورد. نان را روی لبه حوض گذاشته بود با دست قورمه را لقمه می کرد و در دهان می گذاشت، علی سرش را برگرداند تا غذا خوردن او را نبیند.
مهتاب کنار اتاق ایستاده بود با موهای صاف قهوه ای مثل یک آبشار، یک شلیته جلو سینه دار پوشیده بود زیرش هم شلوار گل دار قرمز بود. چهره اش ملیح بود، خاصه وقتی می خندید. دهانش را باز می کرد لب های غنچه ایش مثل گلی بزرگ باز می شدند و بوی گل های سرخ را می پراکند. مهتاب هم به غذا خوردن برادرش نگاه نمی کرد. علی از غذایش به او تعارف کرد اما مهتاب دستش را پس زد و رفت توی اتاق. کریم که سهمش را خورده بود، دهانش را پاک کرد بعد دست هایش را به شلوارش مالید و به علی که به داخل اتاق خیره شده بود نگاهی کرد و گفت:
ولش کن بزمچه را شعور ماچه الاغ را ندارد، نه این که فک کنی از گوشت قورمه بدش میاد نه از هر چیزی که از خونه شما می آورند حالش بهم می خورد.
علی دوباره به مهتاب نگاه کرد، پشت پنجره ایستاده بود و چشم در چشم او دوخته بود. لبخند می زد و بوی گل سرخ در حیاط بر بوی آب سبز حوض و بوی قورمه های ماسیده پیشی می گرفت...
شرح نویسنده کتاب من او:
رضا امیرخانی Reza Amirkhani در سال ۱۳۵۲ در تهران متولد شد. وی کودکیش را در محله بیست و پنج شهریور تهران سپری کرد. او مدتی رئیس هیئت مدیره انجمن قلم ایران بود. امیر خانی آثار مختلفی از جمله رمان، داستان بلند، مجموعه داستان کوتاه، سفرنامه و مقالات بلند تحلیلی اجتماعی را نگارش کرده. برخی از آثار وی به زبانهای روسی، اندونزیایی، عربی، اردو و ترکی ترجمه شده است.
مشخصات | |
نویسنده |
رضا امیرخانی |
نوبت چاپ |
پنجاه و سوم |
سال چاپ |
1401 |
تعداد صفحه |
600 |
نوع جلد |
شومیز |
قطع |
رقعی |
وزن |
600 |