مغازه ی جادویی
-
دسته بندی : داستان و رمان خارجی
ویژگی های محصول
-
نویسنده :
جیمز آر دوتی
-
مترجم :
مهدی مهریار
-
نوبت چاپ :
هفدهم
-
سال چاپ :
1402
-
تعداد صفحه :
246
-
نوع جلد :
شومیز
-
قطع :
رقعی
-
وزن :
250
موارد بیشتر
نقد و بررسی اجمالی
Magic shopکتاب مغازه جادویی اثر دکتر جیمز آر دوتی جراح برجسته مغز و اعصاب و استاد جراحی مغز و اعصاب در دانشگاه استنفورد است. این کتاب که توسط نشر چلچله به چاپ رسیده داستان زندگی جیمز آر دوتی را، از دوران سخت کودکی او که در فقر در کالیفرنیا رشد می کرد تا موفقیت های بعدی اش به عنوان جراح مغز و اعصاب و کارآفرین، روایت می کند.
ماجرا این کتاب پرفروش از روزی شروع می شود که دوتی که در ایام کودکی خود به تمرین شعبده بازی مشغول است. انگشت مصنوعی شعبده بازی خود را گم می کند و برای خرید انگشت مصنوعی دیگری وارد یک مغازه شعبده بازی می شود. دوتی در این مغازه با زنی به نام روث رو به رو می شود و آشنایی او با روث پایه هر آن چیزی است که در ادامه داستان برای مخاطب روایت می شود. روث به دوتی مجموعه ای از تکنیک های ذهن آگاهی و تجسم را آموزش می دهد که به او کمک کند تا بر دوران دشوار کودکی خود غلبه کند و در زندگی حرفه ای و شخصی خود به موفقیت دست یابد. تجربیات دوتی با روث او را به تحقیق در مورد ارتباطات بین مغز و قلب و کشف راه هایی که ذهن آگاهی و شفقت می تواند بر سلامت جسمی و عاطفی ما تأثیر بگذارد، هدایت کرده است.
کتاب مغازه ی جادویی به چه کسانی پیشنهاد می شود؟
اگر به خواندن کتاب در حوزه خودیاری و با تم داستانی که به بیان نکاتی برای بهبود کیفیت زندگی می پردازند علاقمند هستید، این کتاب که در دسته بندی داستان و رمان خارجی قرار دارد می تواند پیشنهاد خوبی برای شما باشد.
چرا باید کتاب مغازه ی جادویی را مطالعه کنیم؟
کتاب مغازه جادویی اثر جیمز آر دوتی James R. Doty تبدیل به یکی از پرفروش ترین کتاب های داستان در جهان شده است. با خواندن کتاب مغازه جادویی، علاوه بر همراه شدن با یک اثر داستانی جذاب و خواندنی، به کشف بخش های ناشناخته روح تان نیز سرک می کشید و راه هایی برای رهایی از رنج های دور و قدیمی تان پیدا می کنید.
بخشی از متن کتاب مغازه ی جادویی:
نیل داستانی را در مورد استقرار در منطقه غیر نظامی کره تعریف کرد. او گفت که او و دوستانش در حال انجام یک عمل جادویی در داخل غذاخوری خود بودند، که افسر فرمانده آنه ا وارد شد و از آن ها خواست فوراً به موازات ۳۸ خط تقسیم بین کره شمالی و کره جنوبی گزارش دهند. او و دو دوست ارتشی اش به ایست بازرسی رسیدند، اما پلیس نظامی اجازه ورود آن ها را نداد. زیرا در حالی که سلاح هایشان را در دست داشتند، هنوز کلاه های بالا و دم های بلند اجرای نمایش جادویی خود را بر سر داشتند.
نمی دانم این داستان یا هر یک از داستان هایی که نیل به من گفت درست بود یا اغراق آمیز، اما ما را به خنده می انداختند، از آن نوع خنده ای که وقتی شروع کردی نمی توانی متوقفش کنی. در آن لحظات می توانستم کاملاً آرام شوم و صدایی را که روث به من می گفت در ذهنم رها کنم. روث برای من داستان هایی از زندگی اش در شهر کوچکی در اوهایو تعریف کرد، جایی که همه از یکدیگر مراقبت می کردند و روزهای طولانی تابستان را با خانواده و دوستان سپری می کردند. گاهی تصور می کردم نیل مرا به عنوان شاگرد استخدام می کند و تمام محرمانه ترین ترفندهای جادویی اش را به من آموزش می دهد. حتی می توانستم تصور کنم که خیمه شب بازی ما دو نفر را در چراغ های بزرگ تبلیغ می کند.
خنده دار است که چگونه وقتی از چنین تجربیاتی گرسنه شده اید، می خواهید آن ها را نگه دارید و آن ها را رها نکنید. ارتباطی که با روث و نیل داشتم خاص و واقعی بود. من این ارتباط را با دیگران در طول زندگی ام احساس کرده ام، گاهی اوقات این یک فرد تصادفی در آسانسور است که در آن به چشمان یکدیگر نگاه می کنید و به دلایلی که نمی توانید توضیح دهید یک ارتباط وجود دارد نه فقط چشم ها به هم می رسند، بلکه برخی از شناخت عمیق تر تصدیق انسانیت یکدیگر و واقعیت بودن در یک مسیر و وقتی این اتفاق می افتد اگر واقعاً به آن فکر کنید، بسیار جادویی است.
مشخصات | |
نویسنده |
جیمز آر دوتی |
مترجم |
مهدی مهریار |
نوبت چاپ |
هفدهم |
سال چاپ |
1402 |
تعداد صفحه |
246 |
نوع جلد |
شومیز |
قطع |
رقعی |
وزن |
250 |