
suicide shop
ویژگیها
کتاب طلا
منتخب
۱۰۰ %
رضایت از کالا
|عملکرد عالی
گارانتی اصالت و سلامت فیزیکی کالا
۱۰۰۰۰۰
۷۵,۰۰۰ تومان
۲۵٪
کتاب مغازه ی خودکشی اثر ژان توله که توسط نشر چلچله به چاپ رسیده رمانی درباره مرگ و زندگی است.
ژان توله در این کتاب تلاش دارد تا امید به زندگی را در خواننده ایجاد کند، در مقابل جنگی نمادین و سرشار از شوخی های ظریف را خلق کرده که در پایان کتاب، شما را شگفت زده می کند.
داستان این رمان در آینده و جهانی می گذرد که تغییرات اقلیمی گسترده آن را کاملا دگرگون کرده و تقریبا همه افراد در آن به افسردگی دچار شده اند. اکنون که تنها خاطره ای محو از قرن بیست و یکم باقی مانده و جهان در آشوب های زیست محیطی به سر می برد، بسیاری از مردم تمایل خود به ادامه زندگی را از دست داده اند. کار و کاسبی در مغازه ی خودکشی چندان بد نیست. این مغازه که توسط خانواده تواچ اداره می شود، راه های زیادی را برای پایان دادن به زندگی در اختیار مشتریان قرار می دهد و هر کسی با هر بودجه ای که وارد این مغازه شود، دست خالی بیرون نخواهد رفت...
این سبک نوشتاری با بیانی طنز سعی در نشان دادن واقعیت های تلخ جامعه دارد. رمان مغازه خودکشی که در دسته بندی داستان و رمان خارجی عرضه شده، با چنین ژانری خواننده را جذب خود می کند. اگر به ژانر های کمدی با طنز سیاه علاقه مند هستید، این کتاب می تواند پیشنهاد خوبی برای شما باشد.
کتاب مغازه ی خودکشی اثر ژان توله Jean Teule با مهارتی وصف نشدنی موضوع خودکشی یا ادامه زندگی در شرایطی دشوار را در قالب طنز بیان می کند. این سبک به نوعی نوشتار طنز اطلاق می شود که نویسنده سعی دارد موضوعاتی تابو را بهگونه ای طنز بیان کند. موضوعاتی که آنقدر سخت و دردناک هستند که صحبت کردن درباره آن ها به راحتی ممکن نیست. مسائلی چون فقر، جنایت، مرگ، خودکشی، خشونت، نژادپرستی، تبعیض جنسیتی و از این دست موضوعات منبع اصلی الهام در این ژانر است.
نور خورشید هیچ گاه به این مغازه کوچک نفوذ نمی کرد. تنها پنجره مغازه نیز که سمت چپ در ورودی قرار داشت، با مخروط های کاغذی و جعبه های مقوایی پوشانده شده و نوشته ای نیز از دستگیره آن آویزان بود. نور از لامپ های نئونی روی سقف به پیرزنی که به سمت کالسکه خاکستری رنگی که وسط مغازه قرار داشت می رفت میتابید، آه داره لبخند می زنه، مغازه دار که زنی جوان بود کنار پنجره و روبه روی صندوق نشسته بود و محاسباتی را انجام می داد، او مخالفت کرد پسر من و لبخند؟ به هیچ وجه فقط صورتش رو کج و کوله می کنه، چرا باید لبخند بزنه؟
دوباره به انجام دادن محاسباتش برگشت و مشتری کهن سالش نیز از کالسکه پوشیده شده دور شد، عصایی در دست داشت و سلانه سلانه قدم بر می داشت. اگر چه چشمان محزونش با آب مروارید پوشیده شده بودند، ولی از چیزی که دیده بود مطمئن بود، ولی انگار که داشت لبخند می زد، مادر نوزاد پاسخ داد: خب مایه تعجبه اگر این کار رو کرده باشه. هیچ کس تو خانواده تواچ ها تا حالا لبخند نزده و همزمان روی پیشخوان خم شد تا بررسی کند زن جوان سرش را بلند کرد و گردن پرنده مانند خود را تکان داد. میشیما، بیا این رو نگاه کن، ناگهان دریچه ای مانند دهان در کف اتاق باز و کله ای طاس مانند زبانی از آن خارج شد. چیه؟ چه خبره؟
میشیما تواچ در حالی که کیسه ای از سیمان در دست داشت از زیرزمین خارج شد، کیسه را روی زمین گذاشت و به طرف همسرش برگشت.
این مشتری ادعا می کنه آلن داره لبخند میزنه.
داری راجب چی حرف میزنی لوکریس؟
مقداری پودر سیمان را از روی آستینش را تکاند و به طرف بچه رفت، پس از بازرسی طولانی و موشکافانه ای تشخیص خود را ارائه داد: احتمالا نفخ داره، به خاطر همین صورتش رو اون شکلی کرده.
او در حالی که دستانش رو جلوی صورتش تکان می داد توضیح داد: بعضی وقتا مردم اون رو با لبخند زدن اشتباه می گیرن ولی اینطور نیست، فقط شکلک در آوردنه.
برای اثبات انگشتانش را زیر روکش کالسکه فرو کرد: ببین اگر من گوشه های دهنش رو به طرف چونه اش بکشم، دیگه لبخند نمی زنه، درست مثل برادر و خواهرش بدبخت به نظر میاد.
نویسنده
ژان توله
مترجم
محمدرضا آبیار
نوبت چاپ
بیست و یکم
سال چاپ
۱۴۰۲
تعداد صفحه
۱۱۲
نوع جلد
شومیز
قطع
رقعی
وزن
۱۵۰
شما هم درباره این کالا دیدگاه ثبت کنید
شما هم درباره این کالا پرسش ثبت کنید