چمدان
-
دسته بندی : داستان و رمان ایرانی
ویژگی های محصول
-
نویسنده :
بزرگ علوی
-
نوبت چاپ :
دوازدهم
-
سال چاپ :
1401
-
تعداد صفحه :
176
-
نوع جلد :
شومیز
-
قطع :
رقعی
-
وزن :
200
موارد بیشتر
محصولات مرتبط
نقد و بررسی اجمالی
suitcaseکتاب چمدان اثر بزرگ علوی که توسط نشر نگاه به چاپ رسیده شامل هفت داستان کوتاه با عناوین چمدان، قربانی، عروس هزار داماد، تاریخچه اتاق من، سرباز سربی، شیک پوش و رقص مرگ است. بزرگ علوی این کتاب را در سال 1313 منتشر کرد و دو سال بعد از این کتاب بود که - سال ۱۳۱۵ - به زندان افتاد و تا پایان دوره رضاشاه در سال ۱۳۲۰ در زندان ماند. اگرچه با گذشت سال ها قصه های بزرگ علوی رشد و تغییرات چشمگیری داشت. اما هنوز هم نثر بزرگ علوی در کتاب چمدان نثری ساده و روان است که به خوبی توانسته در اولین کار ادبی خود بازتاب فرهنگ عامه و تصویر سیه روزی های مردم را نشان دهد. این کتاب از مهم ترین کتاب های علوی بوده که تا حدی، تحت تاثیر نثر هدایت و روانکاوی فروید است. قهرمانان او بیشتر انسان های ناکامی هستند که دور از وطن در غربت و آوارگی سر می کنند.
کتاب چمدان به چه کسانی پیشنهاد می شود؟
این کتاب که در فروشگاه اینترنتی کتاب طلا عرضه شده و در دسته بندی کتاب های داستان و رمان ایرانی قرار دارد، مناسب افرادی بوده که علاقه مند به مطالعه داستان و رمان ایرانی و داستان های کوتاه هستند، می باشد.
چرا باید کتاب چمدان را مطالعه کنیم؟
کتاب چمدان اثر بزرگ علوی Bozor Alavi به عنوان یکی از اولین نمونه های داستان کوتاه در ادبیات ایران، با به تصویر کشیدن هنرمندانه اعماق ذهن شخصیت ها، موفقیت و شکست در عشق، خاطرات آزاردهنده و با ارائه داستان هایی پرپیچ و خم و پایان بندی هایی غافلگیرکننده، اثری است که بی شک، مخاطبین خود را شگفت زده خواهد کرد.
بخشی از متن کتاب چمدان:
بالاخره خودم را از آن محله کثیف راحت کردم. دیگر مجبور نیستم شب خورش بادنجان بخورم. از دادهای خوشقدم باجی و فاطمه سلطان راحت شدم. دیگر کسی جرات نمی کند صبح موقعی که من خوابیده ام پشت در اتاق چرت چرت جارو کرده و خاک لای آجرها را توی اتاق من بزند. دیگر کسی جرات نمی کند که دست به کتاب های من بزند، از دست کاسه آب یخ هم راحت شدم. هر وقت دلم می خواهد گرامافونم را کوک می کنم و موزیک می شنوم. دیگر تا یک سال پس از مرگ عمه قزی موزیک در خانه من قدغن نیست. روزهای قتل هم می توانم موزیک بزنم. موقع شام من، دیگر بسته به این نیست که آقا تشریف بیاورند. روزهای جمعه صدای گریه بچه عمه قزی مرا از خواب بیدار نمی کند.
در محله بالای شهر، در یک خانه ارمنی، دو تا اتاق اجاره کرده ام. این جا این دو تا اتاق را آن جوری که دلم خواسته است زینت کرده ام. کتاب هایم را، آن طوری که دلم خواسته است دم دستم گذاشته ام.
یک میز دارم چند تا صندلی، پرده های اتاقم قلمکار است، قالی قشنگ زیر پایم نیست، اما از این زیلو بیشتر خوشم می آید. زیلوی من تازه بافت است، اما قالی های خانه خودمان مال دویست سال پیش است. این زیلو را به سلیقه خودم خریده ام، مطمئنم که یک نفر وبایی روی این قالیچه نمرده است. یک اتاق کار و یک اتاق خواب دارم، همه رفقا به من رشک می برند.
یکی از آن ها امروز آمده بود این جا، از دو اتاق من خوشش آمد، به من می گوید: من از دست عمه پیر و مادرم دیگر خسته شدم، این جا دیگر اتاق خالی نیست؟ من گفتم چرا، اتاق پهلویی خالی است، ولی من نمی دانم که اجاره می دهند یا خیر. اصلا تا به حال ندیده ام که در این اتاق باز شود، امروز عصری از صاحب خانه ام مادام هاکوپیان می پرسم و شب که همدیگر را می بینیم به تو خبر می دهم....
مشخصات | |
نویسنده |
بزرگ علوی |
نوبت چاپ |
دوازدهم |
سال چاپ |
1401 |
تعداد صفحه |
176 |
نوع جلد |
شومیز |
قطع |
رقعی |
وزن |
200 |