
That's what Zoroaster said
ویژگیها
کتاب طلا
منتخب
۱۰۰ %
رضایت از کالا
|عملکرد عالی
گارانتی اصالت و سلامت فیزیکی کالا
۳۷۵۰۰۰
۲۸۱,۲۵۰ تومان
۲۵٪
کتاب چنین گفت زرتشت که توسط نشر آگاه به چاپ رسیده مشهورترین و بحث برانگیزترین اثر فریدریش نیچه، فیلسوف آلمانی است. چنین گفت زرتشت، داستانی شاعرانه و فلسفی از نیچه است که شخصیت اصلی داستان آن، هم نام یا خود – زرتشت - پیامبر است. در این کتاب پرفروش مفاهیمی چون: ابرانسان و بازگشت جاودانه بیان می شود.
نیچه در این کتاب توضیح می دهد که چگونه زرتشت، پیامبری کهن از دیار پارس، از خلوتکده خود در کوهستان پایین می آید تا خبری را به مردم اعلام کند و بگوید که ابَرانسان، یا انسانی که تجلی الوهیت است، جانشین خلف و ادامه دهنده راه او خواهد بود. اندیشه های نیچه، همچون نظریه ابَرانسان و میل به قدرت، سال ها بعد توسط برخی متفکران از جمله اندیشمندان نازی مورد تحریف قرار گرفتند. این فیلسوف بزرگ آلمانی با نثری فوق العاده درخشان و شاعرانه استدلال می کند که معنای هستی از طریق تفکرات پیشین و اطاعت صرف از قدرت ها یافت نخواهد شد، بلکه آن را می توان در زندگی ای پرشور، آشوبناک و آزادانه پیدا کرد.
یک نکته جالبی که در این کتاب است، وجود نام زرتشت برای خوانندگان است. زرتشت در این کتاب یک شخصیت نمادین است که به زبان شاعرانه، پیامبرانه و حکیمانه است.
این کتاب که در فروشگاه اینترنتی کتاب طلا با تخفیف بالا عرضه شده مناسب افرادی می باشد که علاقه بسزایی به مطالب فلسفی دارند.
چنین گفت زرتشت اثر فریدریش نیچه Friedrich Nietzsche کتابی است ژرف اثرگذار. کتابی که می توان عمری را با آن سر کرد، به آن عشق ورزید، پیوسته به آن روی آورد و از آن گریخت. اما کسی که با خرید کتاب و مطالعه آن جانش با جان کلام این کتاب آمیخت، دیگر دشوار از دایره نفوذ آن بیرون می تواند رفت.
بسیاری چه دیر می میرند و اندکی چه زود! اما به هنگام بمیرا! آموزه ای است هنوز با طنینی نا آشنا.
به هنگام بمیر! زرتشت چنین می آموزاند.
به راستی آن که به هنگام نمی زید، چه گونه به هنگام تواند مرد؟ کاش هرگز از مادر نمی زادید! زایدان را چنین اندرز می دهم. اما زایدان نیز مرگشان را سترگ می انگارند و پوک ترین گرد و نیز دوست دارد او را بشکنند.
همه مرگ را سترگ می انگارند. اما هنوز مرگ را جشن نگرفته اند. آدمیان هنوز نیاموخته اند که زیباترین جشن ها را مقدس شمارند. مرگ کمال بخش را به شما نشان می دهم که بازماندگان را مهمیزی ست و نویدی. آن که کمال یافته است، فاتحانه به مرگ خویش می میرد، در میان حلقه ای از امیدواران و نوید بخشان.
چنین مردن آموخت باید و جشنی نباید که در آن چنین میرنده ای سوگندهای بازماندگان را تقدیس نکند. چنین مرگی بهین مرگ است. دو دیگر، مرگ در کارزار است و فدا کردن جانی بزرگ.
باری، آن چه جنگ آور و هم فاتح از آن بیزار اند، مرگ نیشخند زن شما است که دزدانه فرا می خزد و با این همه سرورانه می آید. مرگ خود را به شما سفارش می کنم، مرگ خودخواسته را، که از آن رو به من روی می کند که من آن را خواسته ام. و کی خواهم اش خواست؟ آن را که غایتی و وارثی باشد، مرگ را آنگاه خواهد خواست که برای غایت و وارث اش به هنگام باشد.
و به پاس غایت و وارث خویش دیگر بر محراب زندگی تاج گلی پژمرده نخواهد آویخت.
نویسنده
فریدریش نیچه
مترجم
داریوش آشوری
نوبت چاپ
پنجاهم
سال چاپ
۱۴۰۱
تعداد صفحه
۳۸۴
نوع جلد
شومیز
قطع
رقعی
وزن
۴۰۰
شما هم درباره این کالا دیدگاه ثبت کنید
شما هم درباره این کالا پرسش ثبت کنید