
چنین گفت زرتشت
-
دسته بندی : فلسفه و عرفان
این کالا فعلا موجود نیست اما می توانید زنگوله را بزنید تا به محض موجود شدن به شما خبر دهیم.
ویژگی های محصول
-
نويسنده :
فریدریش نیچه
-
مترجم :
داریوش آشوری
-
نوبت چاپ :
پنجاهم
-
سال چاپ :
1401
-
تعداد صفحه :
384
-
نوع جلد :
شومیز
موارد بیشتر
نقد و بررسی اجمالی
That's what Zoroaster saidکتاب چنین گفت زرتشت که توسط نشر آگاه به چاپ رسیده مشهورترین و بحث برانگیزترین اثر فریدریش نیچه، فیلسوف آلمانی است. چنین گفت زرتشت، داستانی شاعرانه و فلسفی از نیچه است که شخصیت اصلی داستان آن، هم نام یا خود – زرتشت - پیامبر است. در این کتاب پرفروش مفاهیمی چون: ابرانسان و بازگشت جاودانه بیان می شود.
نیچه در این کتاب توضیح می دهد که چگونه زرتشت، پیامبری کهن از دیار پارس، از خلوتکده خود در کوهستان پایین می آید تا خبری را به مردم اعلام کند و بگوید که ابَرانسان، یا انسانی که تجلی الوهیت است، جانشین خلف و ادامه دهنده راه او خواهد بود. اندیشه های نیچه، همچون نظریه ابَرانسان و میل به قدرت، سال ها بعد توسط برخی متفکران از جمله اندیشمندان نازی مورد تحریف قرار گرفتند. این فیلسوف بزرگ آلمانی با نثری فوق العاده درخشان و شاعرانه استدلال می کند که معنای هستی از طریق تفکرات پیشین و اطاعت صرف از قدرت ها یافت نخواهد شد، بلکه آن را می توان در زندگی ای پرشور، آشوبناک و آزادانه پیدا کرد.
یک نکته جالبی که در این کتاب است، وجود نام زرتشت برای خوانندگان است. زرتشت در این کتاب یک شخصیت نمادین است که به زبان شاعرانه، پیامبرانه و حکیمانه است.
کتاب چنین گفت زرتشت به چه کسانی پیشنهاد می شود؟
این کتاب که در فروشگاه اینترنتی کتاب طلا با تخفیف بالا عرضه شده مناسب افرادی می باشد که علاقه بسزایی به مطالب فلسفی دارند.
چرا باید کتاب چنین گفت زرتشت را مطالعه کنیم؟
چنین گفت زرتشت اثر فریدریش نیچه Friedrich Nietzsche کتابی است ژرف اثرگذار. کتابی که می توان عمری را با آن سر کرد، به آن عشق ورزید، پیوسته به آن روی آورد و از آن گریخت. اما کسی که با خرید کتاب و مطالعه آن جانش با جان کلام این کتاب آمیخت، دیگر دشوار از دایره نفوذ آن بیرون می تواند رفت.
بخشی از متن کتاب چنین گفت زرتشت:
بسیاری چه دیر می میرند و اندکی چه زود! اما به هنگام بمیرا! آموزه ای است هنوز با طنینی نا آشنا.
به هنگام بمیر! زرتشت چنین می آموزاند.
به راستی آن که به هنگام نمی زید، چه گونه به هنگام تواند مرد؟ کاش هرگز از مادر نمی زادید! زایدان را چنین اندرز می دهم. اما زایدان نیز مرگشان را سترگ می انگارند و پوک ترین گرد و نیز دوست دارد او را بشکنند.
همه مرگ را سترگ می انگارند. اما هنوز مرگ را جشن نگرفته اند. آدمیان هنوز نیاموخته اند که زیباترین جشن ها را مقدس شمارند. مرگ کمال بخش را به شما نشان می دهم که بازماندگان را مهمیزی ست و نویدی. آن که کمال یافته است، فاتحانه به مرگ خویش می میرد، در میان حلقه ای از امیدواران و نوید بخشان.
چنین مردن آموخت باید و جشنی نباید که در آن چنین میرنده ای سوگندهای بازماندگان را تقدیس نکند. چنین مرگی بهین مرگ است. دو دیگر، مرگ در کارزار است و فدا کردن جانی بزرگ.
باری، آن چه جنگ آور و هم فاتح از آن بیزار اند، مرگ نیشخند زن شما است که دزدانه فرا می خزد و با این همه سرورانه می آید. مرگ خود را به شما سفارش می کنم، مرگ خودخواسته را، که از آن رو به من روی می کند که من آن را خواسته ام. و کی خواهم اش خواست؟ آن را که غایتی و وارثی باشد، مرگ را آنگاه خواهد خواست که برای غایت و وارث اش به هنگام باشد.
و به پاس غایت و وارث خویش دیگر بر محراب زندگی تاج گلی پژمرده نخواهد آویخت.
مشخصات | |
نويسنده |
فریدریش نیچه |
مترجم |
داریوش آشوری |
نوبت چاپ |
پنجاهم |
سال چاپ |
1401 |
تعداد صفحه |
384 |
نوع جلد |
شومیز |
قطع |
رقعی |
وزن |
400 |